پرنسس اصیل زاده، فصل ۲ پارت ۲

میرای :

با شنیدن صدایی که از پشت سرمون اومد حس اینکه یه سطل آب یخ روم خالی کردن بهم دست داد

خوب می دونستم این صدا مطلق به کیه

به ...

پدر ، فوکاگو اوچیها رئیس خاندان

از حالت صداش معلوم خیلی عصبانیه و من یه حقیقتی رو می دونستم که مطمئنم ساسکه و ایتاچی هم عین سگ ازش می ترسن

فقط یک دهم اون عصبانیت مال گند های مادارا بود و بقیه عصبانیت مال ما بود که از خونه در رفته بودیم بدون اطلاع به خانواده هامون

خیلی آروم همراه با بقیه برگشتم و پشت سرم رو نگاه کردم و از چیزی که جلوم دیدم تعجب کردم

کل خاندان اوچیها ، هیوگا ، نارا ، اکیمیچی ، نارا ، یاماناکا ، ساروتوبی و بقیه خاندان های برتر و معمولی و کل نینجاها ی دهکده کونوها توی جنگل ممنوع بودن

حتی مادارا هم از دیدن کل نینجاها توی جنگل تعجب کرده بود چون می خواست کلک همه ما رو بی سر و صدا همین جا بکنه و حضورش رو فعلا مخفی کنه و همه چی طبق نقشه اش پیش نرفته بود

رو به مادارا گفتم : چی شده کله جنگلی واقعا فکر کردی ما تنها میایم اینجا نه کور خوندی خاک بر سر احمقت کنن باکا

می دونستم چاکرای خیلی کمی براش مونده چون در بدن میدو سوجی بود و میدو یه شینوبی نبود و به این راحتی ها کنترل کردن چاکرای یه بدن تازه کار ممکن نبود و با این جوتسو ادوتنسه تقریبا کل چاکرای میدو رو از دست داده برای همین سعی کردم تحریکش کنم تا بیاد و ببینه چه خوابی با شارینگانم براش دیدم

ساسکه و ایتاچی و شیکامارو که نسبت به بقیه باهوش تر بودند سیر تا پیاز نقشم رو گرفتن و همین کار رو ادامه دادند

شیکامارو : خب مادارا چی کار می کنی با این چاکرا کمی که داری حتی نمی تونی از یه جوتسو ساده مثل تبدیل استفاده کنی چه برسه به استفاده از عنصر آتش ، ادوتنسه یا شارینگان حالا چه گهی می خوری

ساسکه : و حتما در جریان هستی که توی خاندان اوچیها ده ها نفر مانگکیو شارینگان دارن و تو حتی نمی تونی از قابلیت های شارینگان یک توموعه استفاده کنی

ایتاچی : و در این وضعت حتی نمی تونی یک نفر از ما رو شکست بدی چه برسه به در افتادن به شینوبی های کونوها و با این چاکرا حتی نمی تونی یکی از روح های ادوتنسه رو کنترل کنی حالا چی کار می کنی ؟

مادارا : ...

پایان

یاح یاح یاح

خوب کرمی ریختم نه بد جا داستان رو تموم کردم بعد از امتحان حسابی کرم درونم فعال شده

به نظرتون من به قول شیکامارو چه گهی می خورم